۱۰۳ -زنجیرۀ حق الناس Chain Haghghonnas

بسمه تعالی

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان

جمعه قبل توفیق حضور در حرم مطهر رضوی داشتم . موقع مراجعت با ماشین که در یکی از کوچه های باریک یکطرفۀ اطراف حرم پارک کرده بودم رانندۀ ماشینی کمال کم لطفی را بجا آورده بود چون در مسیر خلاف کوچۀ یک طرفه و آن هم خیلی نامناسب پارک کرده و مشکل عبور برای دیگر خودروها ایجاد نموده بود  و صف طویلی از خودروها  بوجود آمده بود حال آنکه سمت چپ محل پارکش پارکینگ بود و چون طرف دیگر مسیر یک ستون چوبی بود عبور  حسابی مشکل شده بود .لذا ناچارا آینه بغل ها را خوابانده و بسختی عبور کردم در حالی که آینه تحت فشار ستون چوبی به صدا آمده بود که فکر کردم شکسته است و بدنه هم اندکی به بغل آن ماشین سایش پیدا کرد و خلاصه عبور کردم و نمی دانم مابقی خودروهای عبوری چه کردند؟با خودم گفتم اگر ماشین آن رانندۀ خراش هم خورده باشد حقش است چون هم خلاف آمده و هم راه عبور را سد کرده بود. روز بعد یعنی شنبه هنگام رانندگی و ورود به یکی از خیابانها ، لاستیک عقبم به بلوکه سیمانی که مقداری از مسیر خیابان را هم گرفته بود تماس یافت و  ترکید.چون شدیدا به علت العلل معتقدم به این نتیجه رسیدم که احتمالا شاید سایشی که به خودروی پارک شده خورده عامل این خسارت من باشد و من می بایست با کمک بقیۀ رانندگان گرفتار شده ابتدا ته ماشین پارک شده را جابجا می کردیم تا ماشین او و ما سایشی نبیند.

یکی از اصول دین ما عدل است یعنی خداوند متعال عادل است و در نظام آفرینش به احدی ظلم نمی شود لذا مصداق فرمایش قرآن مجید ” و من یعمل مثقال ذره خیر یره و من یعمل مثقال ذره شر یره ” یعنی هر کسی که مثقال ذره ای خیر یا شر انجام دهد سزای نتیجۀ عملش را خواهد دید آن هم به عدالت نه به تساوی نظیر مثالی که قبلا زده ام که اگر ما از بچه ای مثلا ۲۰۰۰ تومان بزور بگیریم و آنگاه مثلا ۲ میلیون در واقعه ای بزور خسارت بخوریم حق هیچ گونه اعتراضی به نظام عدالت خداوند نداریم چرا که شاید آن ۲ هزار تومان توجیبی یک ماهۀ او بوده لذا در ترازوی عدل خداوند حقوق یک ماهۀ دو میلیونی ما برابر دو هزار تومان اوست ( وای از ظلم به محرومانی که جز خداوند یاوری ندارند) .

البته قانون زنجیرۀ حق الناس در جهان کاملا حکم فرماست یعنی آن رانندۀ خاطی پارک کننده به خطا نیز بی شک در جایی سزای عمل خودش را خواهد دید که به نسبت شدت صدماتی است که به دیگران زده است .

اینک در اینجا  برخی از موارد حق الناسی که به علت پارک نامناسب و دوبلۀ ماشین مان و سد یا کند شدن عبور دیگر شهروندان در هر کجای شهر و یا هر کشوری چه مسلمان باشد و یا غیر مسلمان را ذکر می کنم  :

۱-خسارت خوردن ماشین خودمان بدلیل سایش ماشین های عبوری که مغایر با شکر نعمت ماشین داشتن است که در اینجا شاید کفران نعمت برایش مصداق یابد،

۲-ایجاد خسارت احتمالی به خودروهای دیگر و مدیون شدن به ایشان ،

۳-ایجاد کندی در تردد خودروهای عبوری و مدیون شدن به ایشان ،

۴-تاخیر در ایاب ذهاب رانندگان و مسافران خودروهای عبوری و مدیون شدن به ایشان،

۵-افزایش آلودگی هوا بر اثر درجا کار کردن یا کندی تردد خودروهای عبوری که با این کار مدیون کل بشریت می شویم چون هوا بین تمامی انسانها و دیگر موجودات زنده در تمامی عالم و در طول تاریخ مشترک است ( حال درک می کنیم که اگر یک درخت  بکاریم  ، با جذب co2  و تبدیل آن به o2  چقدر ثواب می بریم ) ،

۶-مصرف اضافی بنزین توسط ماشین های گرفتار شده در ترافیک ایجاد شده و مدیون شدن به تمامی آنها ،

۷-استهلاک ماشین های گرفتار و مصرف اضافی لنت و غیره و مدیون شده به صاحبان آنها ،

۸-ایجاد تاخیر در رسیدن افراد گرفتار در ترافیک بوجود آمده به محل کار و غیره و چه بسا بر اثر این تاخیر گاهی صدمات جبران ناپذیری نظیر لزوم  بردن سریع بیماران و مصدومان حوادث به درمانگاه ها و یا لزوم رسیدن بموقع به دادگاه ها و یا پرواز هواپیما در فرودگاه ها و ….باشد ،

۹-ایجاد بحران  عصبی در رانندگان خسته و بیمار گرفتار شده در ترافیک بوجود آمده و بروز بدخلقی و بد اخلاقی تا پایان آن روز در ایشان هنگام تعامل با دیگران در جامعه که عامل اول آن ما هستیم که ماشینمان را بد پارک نمودیم ،

۱۰-و شاید ایجاد ده ها مورد تبعات دیگر در افراد جامعه که عامل اول آن فرد خاطی می باشد و بی شک هم در دنیا و هم آخرت سزای عمل خودش را خواهد دید.

متاسفانه اکثر ما در این مورد در جهل مرکب هستیم یعنی به شدت گناه خود واقف نیستیم لذا نه بدنبال کسب حلالیت از خسارت خوردگانیم و نه استغفار می کنیم و صد افسوس گاهی می بینیم رانندۀ خاطی برای رسیدن به زیارت و یا نماز اول وقت و به جماعت این عمل را انجام می دهد که مسلما نه زیارتش قبول است و نه نماز اول وقتش زیرا فعل حرام را بر عمل مستحبی اولویت داده است چرا که دین ما می گوید اگر طلبکارت آمد و مطالبۀ طلبش را کرد باید نمازت را بشکنی و ادای دین کنی .

یکی از استادان اخلاق می گفت زمانی که مثلا از تاکسی پیاده شدید و راننده تقاضای پول خرد کرد و ظاهرا نداشتید نگویید ندارم بلکه بگویید پیدا نکردم چرا که ممکن است در گوشۀ یکی از جیبهایتان  پول خرد داشته باشید و در این صورت برایتان بعلت دروغ گفتن یک گناه کبیره ثبت شود و چون به انجام آن گناه آگاه هم نیستبد و در جهل مرکبید لذا استغفار هم نمی کنید در نتیجه این گونه گناهان شما را راهی جهنم می نماید.لذا خیلی مواظب گفتارتان باشید.در کفشداری حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام نیز بارها به دوستان گفتم که مواظب گفتارتان باشید مثلا اگر زائر سوال کرد که آیا جای خالی برای کفشش موجود است نگویید جا نداریم بلکه بگویید شماره ندارم که اگر هم در گوشه ای از قفسه های کفشداری جای خالی بود شما دروغ نگفته باشید.

مرحوم حضرت آقای مولوی قندهاری در سخنرانی هایشان در همین سایت می فرمایند : ائمۀ معصومین در برزخ دخالتی نمی کنند .چون برزخ محل تسویه حساب ها و پیاده شدن عدالت خداوند است و حسنات و اعمال مستحبی ما در این دنیا پول خرد رهایی ما در آنجا خواهد بود لذا  تا می توانیم باید به دیگران خیر رسان باشیم و اعمال مستحبی و حسنه انجام دهیم (اعمال مرحلۀ ۱۲ مقالۀ درخت سعادت ) چرا که با این گناهانی نظیر بالا اگر در برزخ دستمان خالی باشد ، طبق عدالت خداوند ، گناهان دیگران به اعمال ما اضافه می شود تا شاکیان که حق الناس بر گردن ما دارند از ما راضی شوند لذاچه بسا در قیامت گناهانی نظیر قتل و  زنا برایمان نوشته شوند و حال آنکه انجامشان نداده ایم.

در داستانی دو دزد تصمیم می گیرند با هم شریک شوند. روزی یکی از آنها کیفی را سرقت می کند .زمانی که آن را باز می کند می بیند برگه ای لای آن است که روی آن نوشته  “خدایا این کیف را به تو می سپارم ” . آن دزد به سرعت بسوی صاحب کیف می دود و کیف را به او پس می دهد.زمانی که شریکش اعتراض می کند در پاسخ می گوید” من دزد اموالم  ، اما اگر این کیف سرقت می شد ایمان او به خداوند خدشه دار می شد و من دزد ایمان نیستم “.

متاسفانه مصداق این داستان در جامعه بوفور اتفاق افتاده و می افتد ولی متاسفانه مومنین و مسئولین به آن جهل مرکب دارند و حتی متاسفانه برعکس آن را حسنه فرض می کنند و رواج هم می دهند و مثال آن چاپ عباراتی بنام ائمه و یا عباراتی از ایشان یا در حمایت از ایشان روی شیشۀ عقب خودروها می باشد. مصداق کلام زیبای ” حسنات الابرار سیئات المقربین ” آنانی که پشت پنجره عقب خودروی خود این شعارها را می نویسند ، به بینندگان شعار اعلام می کنند من حامی ائمه هستم و لذا رفتار و گفتار و کردار ایشان بایستی هم سنخ و شبیه رفتار ائمه معصومین باشد تا ترویج دین اسلام و نشییع باشد نه آنکه دیگران را به دین بدبین نمایند چرا که تمامی بینندگان پشت خودروی او در رفتار و مخصوصا چگونگی رانندگی این شعار دهنده دقیق می شوند که این شیعه چگونه رانندگی می کند حال اگر افراد بعضا رانندگی های غیر متعارف و یا نوارهای غیر اخلاقی و مبتذل یا حجاب های نامناسب یا پارک کردن سد معبری یا بوق زدن های مزاحمتی داشته باشند همگی اینها بیش از آنکه به حساب آن راننده گذاشته شود به حساب دین و شیعیان گذاشته می شود یعنی مانند مثال آن دزد ، آبروی دین و دیانت را می برد و ایمان مردم را خدشه دار می کند و رفتار آن رانندۀ خاطی به حساب دین گذاشته می شود و در اینجا مجددا روایت حضرت صادق علیه السلام را می آورم که بیزاری می جویند از شیعیانی که خلاف اخلاق و سیرت ائمه رفتار می نمایند:

سفارش حضرت صادق علیه السلام  به شیعیان

حق الناس ، زنجیره ای است یعنی هر کس صدمه ای به دیگران بزند ، هموزن عملش  انعکاس عمل خود را خواهد دید اما باز صدمه زننده به او هم متقابلا انعکاس عملش را خواهد دید یعنی مثلا در مورد خودروی من که به علت سایش ماشینم به بغل آن خودروی خاطی لاستیکش ترکید ، اما آن کارگر شرکت پیمانکاری و رئیس شرکت پیمانکاری و کارشناسان شهرداری دخیل در نصب نابجای آن بلوکه سیمانی که لاستیک را ترکاند ، شهرداران ناحیه و منطقه و شهردار شهر مشهد و حتی وزیر کشور هم مقصر هستند چون هر یک در عملکرد نیروهای زیر مجموعه شان مسئول می باشند چون باید نحوۀ عملکرد زیرمجموعه شان را توسط ابزارهایی چون دوربین های مداربسته و یا کارمندان دیگری کنترل و نظارت کنند لذا آنها نیز انعکاس صدمه هایی که من و امثال من بخوریم را هم در دنیا و هم در آخرت خواهند دید.پس حالا درک می کنیم چقدر کار در نظام اسلامی مهم و پر مسئولیت است چون چشم تمامی شهدا و جانبازان و رزمندگان و تمامی مردم دیگر کشورها و بلکه طول تاریخ به این انقلاب است. انسانهای کافر و فاجر و ظالم اولین کسانی هستند که به جهنم وارد می شوند اما انسانهای خوب و مومن و صالح نیز بر اساس مسئولیت هایی که داشته اند بر اساس اصل عدالت خداوند ، در برزخ معطل می شوند و تا زمانی که جواب تمامی ذوی الحقوق را ندهند داخل بهشت نخواهند شد یعنی تازه اگر خوب باشند آخری نفراتی خواهند بود که به بهشت می روند.

لذا ای دوستان عزیز ، سعی کنید تا می توانید خیر اندیش و خیررسان و خدمت گذار خلق باشید تادر زنجیره ها و حلقه های رحمت خداوند وارد شوید نه در زنجیره های نقمت و بلا.

 مسالۀ انتخابات :  

می دانیم مهمترین رکن هر کشوری نمایندگان مجالس آن کشور هستند زیرا آنان معماران و ترسیم کنندگان اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت و همچنین نحوۀ نظارت و کنترل پیاده سازی اهداف آن کشورند( اشاره به نقل قول قبلی از کتاب پنجمین فرمان پیتر دراکر) که لازمۀ آن آشنایی ایشان با دروس مدیریت و مخصوصا تدوین برنامه ریزی استراتژی است. ممکن است بگویید قوای مجریه و قضاییه مهمترند اما چون فرایندهای عملکرد آن قوا  و تشویقات و تنبیهات و سهل انگاری کادر آنها را هم قوۀ مقننه تدوین  و تصویب می کند باز هم قوۀ مقننه به مراتب مهمتر است . لذا انتخاب افراد و اعضای این رکن کشور نیز به همان نسبت اهمیت بسیار پیدا می کند چرا که هرگونه تصمیمی که آنان بگیرند ، اگر به صواب باشد ما در ثواب آن شریکیم و اگر به خطا باشد هم در گناه آنان شریک خواهیم بود و شرکت نکردن ما در انتخابات هم چیزی از مسئولیت ما کم نخواهند کرد زیرا میدان را برای جولان کاندیداهای غیر صالح باز گذاشته ایم و باز هم مدیون تاریخ خواهیم بود.

در اینجا مجبورم داستان نخست وزیر نیکاراگوئه را که در مقالۀ طرح بهینه سازی در همین سایت قبلا به عرض رسیده را بدلیل اهمیت آن مجددا به استحضار عزیزان برسانم:

به رئيس جمهور يكي از كشورهاي آمريكاي لاتين سازمان امنيت كشورش گزارش داد كه نخست وزير از سازمان سيا پول دريافت مي كند. رئيس جمهور دستور بررسي مي دهد اما ۶ ماه بعد مي گويند كه نه اطلاعاتي داد و نه گرفت اما همچنان به حساب او پول واريز مي شود. مجدداً دستور ۶ ماه بررسي داد كه باز همان گزارش را دادند. به ناچار او را فرا خواند ليست پولهاي واريزي را به او نشان داد و گفت جريان چيست؟ كه او لب باز كرده و می گوید آري درست است من از سازمان سيا پول مي گيرد. اوايل انتصاب نخست وزيري با من تماس گرفتند و گفتند ما فلان مبلغ ماهانه به حساب تو در خارج واريز مي كنيم تو لازم نيست نه اطلاعاتي بدهي و نه بگيري و هيچ تماس با ما نداشته باش. فقط در انتخاب مديران پست هاي كليدي كشور غير متخصص ها و غير مرتبط ها را انتخاب كن. براي كشاورزي، راه و ساختمان و براي پزشكي و بهداشت ادبيات و غيره و من هم همين كار را كردم و كشور خود به خود هماني شد كه سازمان سيا مي خواست .

حال با لحاظ این داستان بهترین انتخاب های ما افرادی هستند که تجربه و تخصص کافی داشته باشند چه در پست های اجرایی کشور  و چه در مجلس شورا اسلامی . اگر به سازمان دهی در ارتش نگاه کنیم می بینیم هرگز یک کادر صفر کیلومتر را بعنوان فرماندۀ پادگان قرار نمی دهند هر چند که دارای مدارک تحصیلی بالا باشد بلکه باید به موازات تحصبل ، مراحل گروهبانی و سروانی وستوانی و سرگردی وسرهنگی و سپهبدی و امیری را طی سالها سپری می کند .لذا چون تمامی مراحل را طی کرده با معضلات هر رسته ای بخوبی آشنا است صلاحیت ها و شاخصها را برای تنبیه و تشویق بخوبی بلد است. حال چرا برای ادارۀ کشور همچون ارتش رفتار نمی شود؟

جواب آن یک جمله است اغماض طراحان و معماران قبلی یعنی نمایندگان ۹ دورۀ قبل مجالس.چرا ؟ چون مثلا در انتخابات شورای شهر هرکسی می تواند کاندید شود در صورتی که بهترین انتخابها شهرداران قبلی همان شهر هستند که سالها با معضلات شهر آشنا بوده و چه بسا راهکارها و روشهایی برای حل آنها داشته باشند که بدلیل عمر کوتاه شهرداری شان مجال پیاده سازی آن را پیدا نکردند که اگر عضو شورای شهر شوند می توانند آن نظرات را به بقیۀ اعضا ازائه و در صورت کسب موافقت اجرا نمایند یا برای کاندیداتوری مجلس بهترین کاندیداها می توانند روسای جمهور و  وزیران و استانداران و فرمانداران و یا شهرداران قبل و یا اعضای شورای شهر قبلی و بازنشسته باشند که مجلسی دوراندیش و آینده نگر و متخصص بوجود خواهد آمد و در نتیجه شاهد رشد و تعالی هرچه بیشتر کشور خواهیم بود و یا برای کاندیداتوری ریاست جمهوری مجلس می تواند شرط بگذارد که کاندیداها حتما بایستی از میان استانداران یا فرمانداران انتخاب شوند چرا که یک استانداری که سلسله مراتبی رشد کرده باشد با معضلات ده و دهستان و روستا و بخش و شهر و شهرستان و استان و بالطبع کشور ، کاملا آشنایی دارد و هرگز مغبون زیردستانش نمی شود . و تمامی این متد و روشها را فقط معماران کشور یعنی نمایندگانی فهیم و با درایت و دوراندیش می توانند تدوین و تصویب و اجرایی نمایند و مشکلات کشور را حل نمایند .

در خصوص معماری برگزاری و انتخاب نمایندگان مجلس نیز نمایندگان فهیم و دلسوز می توانند حتی نحوۀ کاندیدا شدن غیر کارشناسی و ابتدایی فعلی را نظیر برخی کشورهای پیشرفته بشرح ذیل اصلاح نمایند :

۱-ایجاد گروه ها و تشکل و یا احزاب دائمی و نه خلق الساعه و نمایشی آن هم فقط در ایام انتخابات ،

۲-ارائۀ برنامه و اهداف و استراتژی توسط این تشکل ها برای آیندۀ کشور ،

۳-ارائه گزارش مقایسه ای این تشکل ها از عملکردشان در رسیدن به اهداف در دوره های قبلی مجلس ،

۴-معرفی کاندیداهای این تشکل ها ،

۵-ارائۀ گزارش پیشرفت اهداف با  ارائۀ گزارش  مستمر اقدامات نمایندگان منتخب شده دردورۀ اخیر به آحاد مردم و موکلینشان .

پیشنهاد بالا یک پیش طرح اولیه و خام است که مسلما جای کار کارشناسی بسیار دارد اما با این هدف ارائه شد که شروع یک اقدام باشد در مسیری که یک سری تشکل هایی ایجاد شوند که اولا خلق الساعه و یا نمایشی و یا غیر اجرایی نبوده و دائمی باشند و در ثانی قبول مسئولیت ارائۀ اهداف را داشته باشند و همچون وضع فعلی شاهد نباشیم که یک فردی با یک سری قول های بزرگ مردم را بسوی خود بخواند و در پایان دوره مجلس هم کسی او را بازخواست نکند که چه گفت و چه کرد و فوقش بگوید مردم دیگر به من رای ندهند اما اگر یک تشکل طرف مردم باشد هر شش ماه گزارش داده و سعی می کند رضایت مردم را برای کسب اعتماد و قبولی آراء در دورۀ بعدی داشته باشد و این چنین تشکل هایی واقعا می تواند بخوبی دولتها را در موضع انفعالی قرار داده و به کار وادارند که برایند آن موفقیت کشور خواهد بود و رسیدن به اهداف برنامه ریزی شده چرا که دولتها دیگر با نمایندگانی با عمر چهار ساله روبرو نخواهند بود بلکه با تشکلی با عمر نامحدود روبرو خواهند بود.

و اما  آقایان کاندیدای مجلس شورای اسلامی ، ضمن آرزوی تاییدات الهی برای این عزیزان به استحضارشان می رساند حتی از زمانی که نامتان جزء کاندیداهای مجلس ثبت شود شامل فرمایش زیبای ” حسنات الابرار سیئات المقربین ” می شوید و اعمال مکروه شما نیز چه بسا حرام  محسوب شود لذا اگر انشاءالله عضو مجلس هم شدید بدانید اگر بد عمل کرده باشید اولین نفری خواهید بود که به جهنم خواهید رفت و اگر تازه حتی خیلی خوب هم عمل کرده باشید از آخرین نفراتی خواهید بود که به بهشت الهی خواهید رفت لذا فوق العاده پست پرمسئولیتی دارید و گول زرق وبرق آن را نخوریدکه حتی از شما عملکرد ضعیف هم پذیرفته نیست چون آبروی نظام و سرنوشت و آیندۀ این کشور اسلامی در میان است .

منتظر نظرات ارزشمندتان هستم .

با احترام و آرزوی اصلاح روش انتخابات و انتخاب نمایندگانی صالح -حسن زاده