با سلام
ماجرای ذیل مربوط به ماجرایی است که برای خودم بشماره تماس ۰۹۱۵۱۱۵۲۱۴۵ اتفاق افتاد که خدمت دوستان ارجمند عرض می کنم :
مدتی بود خدمت حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و خلع ید کرده بودم که البته در خصوص خلع ید قبلا توضیح داده ام .
شهریور ۹۳ ایام ثبت نام مدارس بود و جهت ثبت نام دخترم که کلاس اول دبیرستان را با معدل ۱۸:۹۶ تمام کرده بود به دبیرستان مراجعه کردیم که متاسفانه مدیر اعلام کرده بود برای ثبت نام در رشتۀ تجربی حتما باید معدل حداقل ۱۹ باشد لذا دخترم را ثبت نام نکردند و او نیز شدیدا ناراحت بود و دوست داشت در رشتۀ تجربی ادامۀ تحصیل دهد .من با خیلی از دوستانم که در آموزش و پرورش کارمند یا مسئول بودند تماس گرفتم اما هیچکدام نتوانستند کاری بکنند و ناامید شده بودم . در طبقۀ فوقانی حرم مطهر بین آسایشگاه کفشداران و فراشان راهروی باریکی وجود دارد که هنگام رفتن به آسایشگاه مجبوریم از آنجا عبور کنیم و پنجره ای دارد مشرف به گنبد حرم مطهر و روی شیشۀ آن نام مبارک حک شده که معمولا همکاران کفشدار و فراش هنگام رسیدن به آنجا مکث و به حضرت سلام عرض می کنند. روز کشیک هنگام عبور از آنجا ناگهان به یاد میثاق خلع ید افتادم و لذا رو به حضرت کرده و عرضه داشتم آقا مستحضر هستید که خدمت حضرتت خلع ید نموده لذا مالک چیزی نیستم جز امانتداری آنچه حضرتت نزدم به امانت دارد و از این میان دختری است که مشکل ثبت نام دارد و از حضرتت تقاضای عنایت دارم و مسلما آنچه شما مقدر فرمایید خیر ما و ایشان در همان است. راهرو را عبور کرده و هفت پلۀ آن را تا آسایشگاه کفشداران پایین رفتم و چون نگران بودم با تلفنی که در آسایشگاه بود با منزل تماس گرفتم که ناگهان همسرم گفت چند دقیقه قبل مدیر دبیرستان شخصا به منزلمان تماس گرفته که مشکل رفع گردیده و جهت ثبت نام بیایید. ” گرچه این واقعه ممکن است به ظاهر مورد خیلی مهمی به نظر نرسد اما نفس عمل بسیار ارزشمند است و آن عنایت امامی رئوف به شیعیان نیازمند و مضطربشان است و اکثر مواردی که این واقعه را نقل کردم ناخوداگاه اشکم سرازیر می شود که چه امام بزرگواری داریم و همیشه ممنون عنایات ایشانم و هزاران مورد شاید به کمک ما خادمان و یا زائرانشان آمده و می آیند و ما متوجه آنها نمی شویم و تنها این مورد را اجازه دادند که متوجه شوم.” با آرزوی عنایت ایشان جهت تمامی شیفتگان حضرتش
یا علی موسی الرضا انظر الینا قد اتیت خائف مما لدینا نجنا مما نخاف یا علی یاعلی یاعلی
با احترام و ادب – حسن زاده
باسلام جناب حسن زاده خوش اخلاق من شکوری از آمل هستم که چند روزی مهمان شما ومشهد مقدس وامام رئوف مان امام رضا بودیم وپنجشنبه گذشته برگشتیم به آمل وخانه مان.من همان کسی هستم که آنروز شمابا خوشرویی هرچه تمامتر وسلام واحوالپرسی کردن با زائران کفشهایشان را تحویل میگرفته یا تحویل میدادید .من هم از شما عکس گرفتم وعکس را نشانتان دادم وشما هم آدرس سایتتان را به بنده دادید وگفتید بروید به سایت مقالات خوبی دارد امشب وهمین الان آمدم سایت همین اولین داستان که مربوط به شماست راخواندم همسرم وبچهایم هم بودند همسرم گریه اش درامد چرا بخاطر بزرگواری وعنایت حضرت امام رضا(ع)به خانواده اینجانب در طول این سالها .عین این داستان شمارا بنده داشتم با این تفاوت که دخترم را میخواستم در علوم انسانی ثبت نام کنم که شرط معدل مانع بود با وجا هم پر شده بود که مدیره زنگ زد بخانم بنده واعلام کرد یکی از بچه هااز انسانی رفت تجربی وجا خالی شده اسم دختر شما را نوشتم باخیال راحت بروید مشهد وزیارت بکنید .من از پایان سال تحصیلی گذشته دغدغه فکریم همین مسئله بود ولی در روز اخر هم مشکل ثبت نامی دخترم وهم مشکل خانه اجاره ای در مشهد مقدس بطور معجزه اسایی حل شد بدست امام رئوف مان بنابر اعتقاد شخصیمان اینرا میگوئیم .ازچندروز قبل هم در همورد هردو مسئله هم بنده وهم همسرم جداگانه وپنهان ازهم با امام از راه دور صحبت کرده وحاجت خواسته بودیم .شاید باورش برای بعضی ها سخت باشد ولی برای معتقدان هیچ مشکل وغیر ممکن نیست.عین واقعیت را برایتان نوشتم .رضا شکوری از آمل روستای دنگه پیا